معنی فارسی antiquarism
B1عتیقهشناسی، مطالعه و جمعآوری اشیاء قدیمی و بررسی ارزش تاریخی آنها.
The study, collection, and appreciation of antiques and ancient artifacts.
- NOUN
example
معنی(example):
عتیقهشناسی در میان جمعآورندگان اشیاء نادر محبوبیت یافته است.
مثال:
Antiquarism has gained popularity among collectors of rare items.
معنی(example):
سخنرانی بر عتیقهشناسی و تأثیر آن بر هنر تمرکز داشت.
مثال:
The lecture focused on antiquarism and its influence on art.
معنی فارسی کلمه antiquarism
:
عتیقهشناسی، مطالعه و جمعآوری اشیاء قدیمی و بررسی ارزش تاریخی آنها.