معنی فارسی antiquates

B1

قدیمی کردن، عمل یا فرایند ضعیف کردن ارزش یا اعتبار چیزی.

To make something outdated or old in terms of value or relevance.

example
معنی(example):

موزه بسیاری از آثار فرهنگی باستانی را قدیمی می‌کند.

مثال:

The museum antiquates many pieces from ancient cultures.

معنی(example):

او آثار را قدیمی می‌کند تا تاریخشان را حفظ کند.

مثال:

He antiquates the artifacts to preserve their history.

معنی فارسی کلمه antiquates

: معنی antiquates به فارسی

قدیمی کردن، عمل یا فرایند ضعیف کردن ارزش یا اعتبار چیزی.