معنی فارسی antiquating

B1

عمل قدیمی کردن، فرایندی که در آن چیزی به عنوان قدیمی شناخته می‌شود.

The act of making or declaring something outdated or old-fashioned.

example
معنی(example):

قدیمی کردن کتاب‌های قدیمی به محققان کمک می‌کند تا زمینه‌های تاریخی را درک کنند.

مثال:

Antiquating old books helps researchers understand historical contexts.

معنی(example):

او داده‌ها را قدیمی می‌کند تا اهمیت آن‌ها را در طول زمان نشان دهد.

مثال:

He is antiquating the data to show its relevance over time.

معنی فارسی کلمه antiquating

: معنی antiquating به فارسی

عمل قدیمی کردن، فرایندی که در آن چیزی به عنوان قدیمی شناخته می‌شود.