معنی فارسی antirabic

B1

ضد هاری، نوعی درمان یا واکسن برای جلوگیری از بیماری هاری.

Relating to the prevention or treatment of rabies.

example
معنی(example):

سرم ضد هاری برای درمان هاری حیاتی بود.

مثال:

The antirabic serum was vital for treating rabies.

معنی(example):

پزشکان واکسن ضد هاری را برای پیشگیری از بیماری تزریق کردند.

مثال:

Doctors administered the antirabic vaccine to prevent the disease.

معنی فارسی کلمه antirabic

: معنی antirabic به فارسی

ضد هاری، نوعی درمان یا واکسن برای جلوگیری از بیماری هاری.