معنی فارسی antiracemate

B1

ترکیباتی که برای جلوگیری از تشکیل ایزومرهای راکیما استفاده می‌شوند.

Compounds that prevent the formation of racemic mixtures.

example
معنی(example):

ترکیب ضد راکمت برای بهبود کارایی دارو توسعه یافته است.

مثال:

The antiracemate compound was developed to improve drug efficacy.

معنی(example):

پ researchers در حال مطالعه بر روی ضد رکمت‌ها برای بهبود نتایج درمانی هستند.

مثال:

Researchers are studying antiracemates to enhance therapeutic outcomes.

معنی فارسی کلمه antiracemate

: معنی antiracemate به فارسی

ترکیباتی که برای جلوگیری از تشکیل ایزومرهای راکیما استفاده می‌شوند.