معنی فارسی antirationalism
C1ضد عقلگرایی، نگرشی است که به اعتبار و اهمیت عقل و استدلال در کسب دانش و فهم واقعیتها شک دارد.
A doctrine that opposes rationalism or emphasizes the limits of reason in understanding the world.
- NOUN
example
معنی(example):
ضد عقلگرایی چالشهایی را به ایده اینکه عقل تنها راه کسب دانش است، مطرح میکند.
مثال:
Antirationalism challenges the idea that reason is the only path to knowledge.
معنی(example):
فیلسوفان به مدت قرنها در مورد مزایای ضد عقلگرایی بحث کردهاند.
مثال:
Philosophers have debated the merits of antirationalism for centuries.
معنی فارسی کلمه antirationalism
:
ضد عقلگرایی، نگرشی است که به اعتبار و اهمیت عقل و استدلال در کسب دانش و فهم واقعیتها شک دارد.