معنی فارسی antireligionist
B1ضد مذهبی به شخصی اطلاق میشود که به طور فعال مخالف مذهب است و اعتقاد دارد که مذهب نباید در جامعه تأثیرگذار باشد.
A person who opposes religion and its influence on society.
- NOUN
example
معنی(example):
یک ضد مذهبی در برابر تأثیر مذهب در جامعه استدلال میکند.
مثال:
An antireligionist argues against the influence of religion in society.
معنی(example):
ضد مذهبی نظرات خود را در بحث بیان کرد.
مثال:
The antireligionist expressed their views at the debate.
معنی فارسی کلمه antireligionist
:
ضد مذهبی به شخصی اطلاق میشود که به طور فعال مخالف مذهب است و اعتقاد دارد که مذهب نباید در جامعه تأثیرگذار باشد.