معنی فارسی antiresonance
B1ضد رزونانس به پدیدهای اطلاق میشود که باعث کاهش یا حذف اثرات رزونانسی در یک سیستم میشود.
A phenomenon that reduces or eliminates resonance effects in a system.
- NOUN
example
معنی(example):
مهندس اثرات ضد رزونانس را در طراحی پل بررسی کرد.
مثال:
The engineer studied the effects of antiresonance in the design of the bridge.
معنی(example):
ضد رزونانس میتواند به بهبود ثبات سازهها کمک کند.
مثال:
Antiresonance can help improve the stability of structures.
معنی فارسی کلمه antiresonance
:
ضد رزونانس به پدیدهای اطلاق میشود که باعث کاهش یا حذف اثرات رزونانسی در یک سیستم میشود.