معنی فارسی antirestoration
B1ضد بازسازی به سیاستهایی اطلاق میشود که مانع از ترمیم یا نوسازی بناها و مکانهای تاریخی میشوند.
Policies that prevent the restoration or renovation of buildings and historical sites.
- OTHER
example
معنی(example):
شهر به دلیل سیاستهای ضد بازسازی خود با جنجال روبرو شد.
مثال:
The town faced controversy due to its antirestoration policies.
معنی(example):
اقدامات ضد بازسازی میتواند گاهی از سایتهای تاریخی محافظت کند.
مثال:
Antirestoration measures can sometimes protect historical sites.
معنی فارسی کلمه antirestoration
:
ضد بازسازی به سیاستهایی اطلاق میشود که مانع از ترمیم یا نوسازی بناها و مکانهای تاریخی میشوند.