معنی فارسی antiromance
B1ضدرمانس، به مفهومی اشاره دارد که در آن روابط عاشقانه به چالش کشیده میشوند یا زیر سوال میروند.
A concept that challenges or questions romantic relationships.
- OTHER
example
معنی(example):
او کتابی نوشت که در مورد مضامین ضدرمانس بود.
مثال:
She wrote a book that was all about antiromance themes.
معنی(example):
این فیلم داستانی ضدرمانس را ارائه داد که بسیاری از بینندگان را شگفتزده کرد.
مثال:
The film presented an antiromance storyline that surprised many viewers.
معنی فارسی کلمه antiromance
:
ضدرمانس، به مفهومی اشاره دارد که در آن روابط عاشقانه به چالش کشیده میشوند یا زیر سوال میروند.