معنی فارسی antiroyalism

B1

ضد سلطنت‌طلبی، ایدئولوژی یا حرکت اجتماعی که به مخالفت با نظام سلطنتی پرداخته و بر ضرورت جایگزینی آن تأکید دارد.

An ideology or movement opposing monarchy and advocating for its replacement.

example
معنی(example):

ضد سلطنت‌طلبی جنبه‌ای مهم از گفتمان سیاسی در برخی مناطق بوده است.

مثال:

Antiroyalism has been a significant aspect of political discourse in some regions.

معنی(example):

نویسنده ایدئولوژی‌های پشت ضد سلطنت‌طلبی را نقد کرد.

مثال:

The author critiqued the ideologies behind antiroyalism.

معنی فارسی کلمه antiroyalism

: معنی antiroyalism به فارسی

ضد سلطنت‌طلبی، ایدئولوژی یا حرکت اجتماعی که به مخالفت با نظام سلطنتی پرداخته و بر ضرورت جایگزینی آن تأکید دارد.