معنی فارسی antiscience
B1ایدهها یا باورهایی که به طور خاص در تضاد با علم و شواهد علمی قرار دارند.
Beliefs or movements that reject or oppose established scientific knowledge or methods.
- NOUN
example
معنی(example):
برخی از مردم به ایدههای ضد علم اعتقاد دارند که با حقایق اثباتشده تناقض دارند.
مثال:
Some people believe in antiscience ideas that contradict proven facts.
معنی(example):
ظهور جنبشهای ضد علم میتواند برای سلامت عمومی نگرانکننده باشد.
مثال:
The rise of antiscience movements can be concerning for public health.
معنی فارسی کلمه antiscience
:
ایدهها یا باورهایی که به طور خاص در تضاد با علم و شواهد علمی قرار دارند.