معنی فارسی antiscientific
B2مربوط به ادعاها یا رفتارهایی که اصول علمی را نادیده میگیرند.
Relating to or characterized by a rejection or opposition to scientific principles and evidence.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
ادعای ضد علمی که توسط گروه مطرح شد به راحتی رد شد.
مثال:
The antiscientific claims made by the group were easily debunked.
معنی(example):
او استدلالهای ضد علمی را به دلیل نداشتن شواهد رد کرد.
مثال:
She dismissed the antiscientific arguments as lacking evidence.
معنی فارسی کلمه antiscientific
:
مربوط به ادعاها یا رفتارهایی که اصول علمی را نادیده میگیرند.