معنی فارسی antiscorbutical

B1

دارای خواص ضد اسکوربوت، به ترکیباتی اطلاق می‌شود که از بروز بیماری اسکوربوت جلوگیری می‌کنند.

Relating to substances that prevent scurvy.

example
معنی(example):

خوردن پرتقال ضد اسکوربوتیک است زیرا از اسکوربوت جلوگیری می‌کند.

مثال:

Eating oranges is antiscorbutical because they prevent scurvy.

معنی(example):

خصوصیات ضد اسکوربوتیک لیمو به خوبی شناخته شده است.

مثال:

The antiscorbutical properties of lemons are well-known.

معنی فارسی کلمه antiscorbutical

: معنی antiscorbutical به فارسی

دارای خواص ضد اسکوربوت، به ترکیباتی اطلاق می‌شود که از بروز بیماری اسکوربوت جلوگیری می‌کنند.