معنی فارسی antiscrofulous
B1دارای خواص درمانی برای بیماریهای مرتبط با غدد لنفاوی.
Relating to substances that treat scrofula or similar ailments.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
درمان ضد کروفولوس برای بهبودی بیمار ضروری بود.
مثال:
The antiscrofulous treatment was necessary for the patient's recovery.
معنی(example):
درمانهای ضد کروفولوس در گذشته محبوب بودند.
مثال:
Antiscrofulous remedies were popular in the past.
معنی فارسی کلمه antiscrofulous
:
دارای خواص درمانی برای بیماریهای مرتبط با غدد لنفاوی.