معنی فارسی antitheology

B2

مطالعه یا انتقادی از اصول و اعتقادات مذهبی.

The study or critique of religious principles and beliefs.

example
معنی(example):

آنتی‌تئولوژی دیدگاه‌های انتقادی در مورد نظرات مذهبی را بررسی می‌کند.

مثال:

Antitheology explores critical views on religious doctrines.

معنی(example):

سخنرانی درباره آنتی‌تئولوژی سوالات مهمی درباره ایمان مطرح کرد.

مثال:

The lecture on antitheology raised important questions about faith.

معنی فارسی کلمه antitheology

: معنی antitheology به فارسی

مطالعه یا انتقادی از اصول و اعتقادات مذهبی.