معنی فارسی antitrade
B1سیاستها و اقداماتی که به کاهش یا محدودیت تجارت بینالمللی به ویژه در راستای حمایت از تولیدات داخلی اشاره دارند.
Policies or measures aimed at restricting or limiting international trade, particularly to protect domestic industries.
- OTHER
example
معنی(example):
برخی کشورها در حال آغاز اجرای سیاستهای ضد تجارت هستند.
مثال:
Some countries are beginning to implement antitrade policies.
معنی(example):
اقدامات ضد تجارت میتوانند از کسبوکارهای محلی محافظت کنند.
مثال:
Antitrade measures can protect local businesses.
معنی فارسی کلمه antitrade
:
سیاستها و اقداماتی که به کاهش یا محدودیت تجارت بینالمللی به ویژه در راستای حمایت از تولیدات داخلی اشاره دارند.