معنی فارسی apathetically

B1

به صورت آپاتتیک، نشان‌دهنده بی‌علاقگی و بی‌احساسی.

In a manner showing little or no interest or concern.

example
معنی(example):

او به خبر به صورت آپاتتیک پاسخ داد.

مثال:

He responded apathetically to the news.

معنی(example):

او به طور آپاتتیک از بحث دور شد.

مثال:

She apathetically walked away from the argument.

معنی فارسی کلمه apathetically

: معنی apathetically به فارسی

به صورت آپاتتیک، نشان‌دهنده بی‌علاقگی و بی‌احساسی.