معنی فارسی apathia

B1

احساس بی‌حالی و عدم تمایل به انجام فعالیت‌ها یا تعاملات اجتماعی.

A lack of interest, enthusiasm, or concern.

example
معنی(example):

او نسبت به پروژه پس از کار کردن بر روی آن به مدت طولانی احساس آپاتیا کرد.

مثال:

She felt apathia towards the project after working on it for too long.

معنی(example):

آپاتیا باعث شد تا او نتواند به راحتی با دوستانش ارتباط برقرار کند.

مثال:

His apathia made it hard for him to engage with his friends.

معنی فارسی کلمه apathia

: معنی apathia به فارسی

احساس بی‌حالی و عدم تمایل به انجام فعالیت‌ها یا تعاملات اجتماعی.