معنی فارسی aphrodistic
B2آفرودیسیک، مربوط به آفرودیت، بهطور خاص به جذابیت و زیبایی اشاره دارد.
Pertaining to or resembling Aphrodite; associated with beauty and sensuality.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
کیفیتهای آفرودیسیک نقاشی آن را بسیار مسحورکننده کرد.
مثال:
The aphrodistic qualities of the painting made it quite enchanting.
معنی(example):
هالهی آفرودیسیک او توجه همه را در رویداد جلب کرد.
مثال:
Her aphrodistic aura drew everyone's attention at the event.
معنی فارسی کلمه aphrodistic
:
آفرودیسیک، مربوط به آفرودیت، بهطور خاص به جذابیت و زیبایی اشاره دارد.