معنی فارسی aphrodisiomaniacal
C1رفتاری که به واسطه وابستگی به داروهای تقویتکننده میل جنسی شکل میگیرد.
Characterized by an obsessive or excessive interest in aphrodisiacs.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
تمایلات معتادانه او به داروهای تقویتکننده میل جنسی اغلب او را به روابط پیچیدهای میکشاند.
مثال:
His aphrodisiomaniacal tendencies often led him into complicated relationships.
معنی(example):
رفتار معتاد به داروهای تقویتکننده میل جنسی میتواند به رویکردی نامتعادل نسبت به عشق و نزدیکی منجر شود.
مثال:
Aphrodisiomaniacal behavior can result in an unbalanced approach to love and intimacy.
معنی فارسی کلمه aphrodisiomaniacal
:
رفتاری که به واسطه وابستگی به داروهای تقویتکننده میل جنسی شکل میگیرد.