معنی فارسی aphrodisiomaniac
C2شخصی که به داروهای تقویتکننده میل جنسی وابستگی دارد و همیشه در جستجوی راههای جدید میباشد.
A person with an obsessive interest in aphrodisiacs and sexual enhancement.
- NOUN
example
معنی(example):
معتاد به داروهای تقویتکننده میل جنسی همیشه در حال جستجو برای راههای جدیدی برای افزایش لذت بود.
مثال:
The aphrodisiomaniac was always searching for new ways to increase pleasure.
معنی(example):
او به عنوان یک معتاد به داروهای تقویتکننده میل جنسی شناخته میشد که مداوم با داروهای مختلف آزمایش میکرد.
مثال:
She was known as an aphrodisiomaniac, constantly experimenting with different aphrodisiacs.
معنی فارسی کلمه aphrodisiomaniac
:
شخصی که به داروهای تقویتکننده میل جنسی وابستگی دارد و همیشه در جستجوی راههای جدید میباشد.