معنی فارسی api

B1

API یا رابط برنامه‌نویسی برنامه به مجموعه‌ای از قوانین و پروتکل‌ها اشاره دارد که به برنامه‌های نرم‌افزاری اجازه می‌دهد با یکدیگر ارتباط برقرار کنند.

A set of rules and protocols for building and interacting with software applications.

example
معنی(example):

یک API به برنامه‌های نرم‌افزاری مختلف اجازه می‌دهد تا با یکدیگر ارتباط برقرار کنند.

مثال:

An API allows different software programs to communicate with each other.

معنی(example):

بسیاری از شرکت‌ها API‌های عمومی ارائه می‌دهند تا به توسعه‌دهندگان اجازه دهند برنامه‌ها را بسازند.

مثال:

Many companies provide public APIs to allow developers to build applications.

معنی فارسی کلمه api

: معنی api به فارسی

API یا رابط برنامه‌نویسی برنامه به مجموعه‌ای از قوانین و پروتکل‌ها اشاره دارد که به برنامه‌های نرم‌افزاری اجازه می‌دهد با یکدیگر ارتباط برقرار کنند.