معنی فارسی apiculture
B2عمل ایجاد و نگهداری از کندوهای زنبور عسل برای تولید عسل و دیگر محصولات زنبور.
The keeping of bees, especially for commercial purposes.
- noun
noun
معنی(noun):
The keeping and maintenance of bees for commercial reasons.
example
معنی(example):
زنبورداری، عمل نگهداری از زنبورها است.
مثال:
Apiculture is the practice of beekeeping.
معنی(example):
او در دورهای در زمینه زنبورداری شرکت میکند تا بیشتر درباره زنبورها بیاموزد.
مثال:
He is taking a course in apiculture to learn more about bees.
معنی فارسی کلمه apiculture
:
عمل ایجاد و نگهداری از کندوهای زنبور عسل برای تولید عسل و دیگر محصولات زنبور.