معنی فارسی apically
B1به معنای قرار گرفتن در بالای یک ساختار یا به سمت بالا.
In a manner relating to the apex or top part; growing or positioned towards the apex.
- ADVERB
example
معنی(example):
ریشهها به صورت آپیکالی رشد میکنند و به دنبال مواد مغذی هستند.
مثال:
The roots grow apically, reaching for nutrients.
معنی(example):
برگهای واقع در موقعیت آپیکالی، نور خورشید را به طور مؤثری جمعآوری کردند.
مثال:
The apically situated leaves collected sunlight effectively.
معنی فارسی کلمه apically
:
به معنای قرار گرفتن در بالای یک ساختار یا به سمت بالا.