معنی فارسی apician

B1

مربوط به زنبورداری و فنون آن.

Relating to the practice of beekeeping and the techniques used within it.

example
معنی(example):

روش‌های آپیشیال در زنبورداری کیفیت عسل را افزایش می‌دهد.

مثال:

Apician practices in beekeeping enhance honey quality.

معنی(example):

تکنیک‌‌های آپیشیال در کارگاه ارائه شد.

مثال:

The apician techniques were shared at the workshop.

معنی فارسی کلمه apician

: معنی apician به فارسی

مربوط به زنبورداری و فنون آن.