معنی فارسی apocathartic
B2اثر یا تجربهای که باعث شفای عاطفی یا روانشناختی میشود.
An experience or effect that provides emotional or psychological cleansing.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
این فیلم تأثیر تطهیری بر تماشاگران داشت.
مثال:
The film had an apocathartic effect on the audience.
معنی(example):
نوشتن میتواند برای برخی افراد یک تجربه تطهیری باشد.
مثال:
Writing can be an apocathartic experience for some people.
معنی فارسی کلمه apocathartic
:
اثر یا تجربهای که باعث شفای عاطفی یا روانشناختی میشود.