معنی فارسی apocentre

B2

نقطه در مدار یک جسم که در آن جسم در دورترین فاصله از مرکز جرم قرار دارد.

The point in an orbit that is farthest from the center of mass of the orbiting body.

example
معنی(example):

آپو سنتر برای درک مکانیک مداری بسیار مهم است.

مثال:

The apocentre is crucial for understanding orbital mechanics.

معنی(example):

ستاره‌شناسان آپو سنتر مسیر دنباله‌دار را علامت‌گذاری می‌کنند.

مثال:

Astronomers mark the apocentre of the comet's path.

معنی فارسی کلمه apocentre

: معنی apocentre به فارسی

نقطه در مدار یک جسم که در آن جسم در دورترین فاصله از مرکز جرم قرار دارد.