معنی فارسی apoplectically
B2آپُوپلتیکال، به طرز شدیداً خشمگین و با حرکتی قوی و ناگهانی.
In a manner that is extremely angry or filled with rage.
- ADVERB
example
معنی(example):
او به طور آپوپلتیکال در مورد رفتار ناعادلانهای که دریافت کرده بود صحبت کرد.
مثال:
He spoke apoplectically about the unfair treatment he received.
معنی(example):
سیاستمدار به اتهامات به طور آپوپلتیکال واکنش نشان داد.
مثال:
The politician reacted apoplectically to the accusations.
معنی فارسی کلمه apoplectically
:
آپُوپلتیکال، به طرز شدیداً خشمگین و با حرکتی قوی و ناگهانی.