معنی فارسی aposteme
B2آپستیم، تجمع غیرطبیعی مایعات یا چرک در یک ناحیه خاص بدن که معمولاً بهدلیل عفونت ایجاد میشود.
A localized collection of pus in a cavity formed by tissue disintegration.
- NOUN
example
معنی(example):
پزشک او را با آپوستیم در نزدیکی کلیه تشخیص داد.
مثال:
The doctor diagnosed her with an aposteme near the kidney.
معنی(example):
یک آپوستیم می تواند اگر درمان نشود، مسائل جدی بهداشتی ایجاد کند.
مثال:
An aposteme can create serious health issues if not treated.
معنی فارسی کلمه aposteme
:
آپستیم، تجمع غیرطبیعی مایعات یا چرک در یک ناحیه خاص بدن که معمولاً بهدلیل عفونت ایجاد میشود.