معنی فارسی aposthia
C2آپستیا، ناتوانی در تولید گفتار به دلیل اختلالات زبان یا عصبی.
The inability to speak due to a neurological condition.
- NOUN
example
معنی(example):
بیمار از آپوستیا رنج میبرد و نمیتوانست صحبت کند.
مثال:
The patient was suffering from aposthia, unable to produce speech.
معنی(example):
آپستیا میتواند بهدلیل مشکلات عصبی رخ دهد.
مثال:
Aposthia can occur due to neurological issues.
معنی فارسی کلمه aposthia
:
آپستیا، ناتوانی در تولید گفتار به دلیل اختلالات زبان یا عصبی.