معنی فارسی apparail
B1واژهای برای توصیف جنبههای ظاهری یا نمایشی یک محصول یا دستگاه.
Refers to the visual appearance or design aspects of a product or device.
- NOUN
example
معنی(example):
ظاهر این دستگاه عملکرد بهینه را تضمین میکند.
مثال:
The apparail of the device ensures optimal performance.
معنی(example):
سرمایهگذاری در ظاهر با کیفیت میتواند تجربه کاربر را بهبود بخشد.
مثال:
Investing in quality apparail can enhance user experience.
معنی فارسی کلمه apparail
:
واژهای برای توصیف جنبههای ظاهری یا نمایشی یک محصول یا دستگاه.