معنی فارسی apparence
B2ظاهر به معنای نحوه نمایان شدن فرد از نظر فیزیکی است.
The way someone or something appears; the outward look
- NOUN
example
معنی(example):
ظاهر او جذاب بود و توجه همه را جلب کرد.
مثال:
Her apparence was striking and caught everyone's attention.
معنی(example):
او بر روی ظاهر خود برای مصاحبه شغلی تمرکز کرد.
مثال:
He focused on his apparence for the job interview.
معنی فارسی کلمه apparence
:
ظاهر به معنای نحوه نمایان شدن فرد از نظر فیزیکی است.