معنی فارسی apparencies

B1

ظاهرها به تصورات یا تصورات مختلفی اشاره دارد که می‌توانند وجود داشته باشند.

Various appearances or aspects, often perceived

example
معنی(example):

ظاهرهای مختلف می‌توانند اغلب گمراه‌کننده باشند.

مثال:

Different apparencies can often be misleading.

معنی(example):

ظاهرهای اشکال در نقاشی جالب هستند.

مثال:

The apparencies of the figures in the painting are intriguing.

معنی فارسی کلمه apparencies

: معنی apparencies به فارسی

ظاهرها به تصورات یا تصورات مختلفی اشاره دارد که می‌توانند وجود داشته باشند.