معنی فارسی apparens

B1

ظاهر، نمایان بودن، نشان دادن و یا قابل مشاهده بودن چیزی.

Visible or easily perceived; clearly visible or understood.

example
معنی(example):

ظاهر ماه دیشب بسیار روشن بود.

مثال:

The appearance of the moon was very bright last night.

معنی(example):

او در تلاش‌هایش برای کمک به دیگران نمایان بود.

مثال:

He was apparent in his attempts to help others.

معنی فارسی کلمه apparens

: معنی apparens به فارسی

ظاهر، نمایان بودن، نشان دادن و یا قابل مشاهده بودن چیزی.