معنی فارسی appendixed

B1

ضمیمه یا اضافه شده به یک سند یا مدرک اصلی.

Added as an appendix or supplementary material.

example
معنی(example):

گزارش با داده‌های اضافی برای وضوح ضمیمه شد.

مثال:

The report was appendixed with additional data for clarity.

معنی(example):

یک سند ضمیمه شده می‌تواند بینش‌های بیشتری به تحقیق ارائه دهد.

مثال:

An appendixed document can provide further insights into the research.

معنی فارسی کلمه appendixed

: معنی appendixed به فارسی

ضمیمه یا اضافه شده به یک سند یا مدرک اصلی.