معنی فارسی appetition
B1تمایل به چیزی، به ویژه در مورد غذا یا مزه، احساس جذب به یک مورد خاص.
A strong desire for something, especially in terms of food or flavor.
- NOUN
example
معنی(example):
تمایل به دسر جدید بسیار زیاد بود.
مثال:
The appetition for the new dessert was overwhelming.
معنی(example):
تمایل او به ماجراجویی باعث شد که به دور دنیا سفر کند.
مثال:
Her appetition for adventure led her to travel the world.
معنی فارسی کلمه appetition
:
تمایل به چیزی، به ویژه در مورد غذا یا مزه، احساس جذب به یک مورد خاص.