معنی فارسی apple sauce
A2مخلوطی از سیبهای پخته شده که معمولاً به عنوان دسر یا چاشنی استفاده میشود.
A sauce made from stewed apples, typically used as a condiment or dessert.
- noun
noun
معنی(noun):
A food prepared by pureeing cooked apples.
معنی(noun):
(1920s) Nonsense, balderdash, bunk, piffle.
example
معنی(example):
او سیبزمینی آبپز را با برشهای گوشت خوک سرو کرد.
مثال:
She served apple sauce with the pork chops.
معنی(example):
شما میتوانید با استفاده از سیبزمینی آبپز یک دسر خوشمزه تهیه کنید.
مثال:
You can make a delicious dessert using apple sauce.
معنی فارسی کلمه apple sauce
:
مخلوطی از سیبهای پخته شده که معمولاً به عنوان دسر یا چاشنی استفاده میشود.