معنی فارسی applewife

B1

آپِل‌وایف به زنی اطلاق می‌شود که در پخت و پز با میوه‌ها تجربه دارد، به ویژه پای‌ها.

A term for a woman skilled in baking with fruits, especially pies.

example
معنی(example):

یک آپِل‌وایف عاشق پخت پای است.

مثال:

An applewife loves to bake pies.

معنی(example):

او به عنوان آپِل‌وایف روستا شناخته می‌شود.

مثال:

She is known as the applewife of the village.

معنی فارسی کلمه applewife

: معنی applewife به فارسی

آپِل‌وایف به زنی اطلاق می‌شود که در پخت و پز با میوه‌ها تجربه دارد، به ویژه پای‌ها.