معنی فارسی applewoman
A2زن سیب، اصطلاحی برای اشاره به زنی که میوه سیب میفروشد.
A woman who sells apples.
- NOUN
example
معنی(example):
زن سیب در بازار سیبهای تازه میفروشد.
مثال:
The applewoman sells fresh apples at the market.
معنی(example):
من با یک زن سیب ملاقات کردم که بهترین میوه را داشت.
مثال:
I met an applewoman who had the best fruit.
معنی فارسی کلمه applewoman
:
زن سیب، اصطلاحی برای اشاره به زنی که میوه سیب میفروشد.