معنی فارسی appliableness
B1قابل اعمال بودن، خاصیتی برای توصیف قابل استفاده یا مفید بودن در شرایط خاص.
The quality of being applicable or appropriate.
- NOUN
example
معنی(example):
قابل اعمال بودن نظریه در عمل مشهود است.
مثال:
The appliableness of the theory is evident in practice.
معنی(example):
ما در مورد قابل اعمال بودن فناوریهای جدید بحث کردیم.
مثال:
We discussed the appliableness of new technologies.
معنی فارسی کلمه appliableness
:
قابل اعمال بودن، خاصیتی برای توصیف قابل استفاده یا مفید بودن در شرایط خاص.