معنی فارسی appliably
B1بهطور قابل اعمال، به معنای قابلیت استفاده و مناسب بودن در موقعیتها.
In a manner that is applicable.
- ADVERB
example
معنی(example):
شما میتوانید این روش را بهطور قابل اعمال در پروژهتان استفاده کنید.
مثال:
You can appliably use this method in your project.
معنی(example):
این نصیحت بهطور قابل اعمالی برای وضعیت من مربوط بود.
مثال:
The advice was appliably relevant to my situation.
معنی فارسی کلمه appliably
:
بهطور قابل اعمال، به معنای قابلیت استفاده و مناسب بودن در موقعیتها.