معنی فارسی applotment
B2عمل تقسیم زمین به قطعات یا بخشهای کوچکتر، به ویژه برای اهداف قانونی یا اقتصادی.
The process of dividing land into smaller plots, particularly for legal or economic purposes.
- NOUN
example
معنی(example):
تقسیمبندی زمین به منظور اطمینان از توزیع عادلانه انجام شد.
مثال:
The applotment of the land was done to ensure fair distribution.
معنی(example):
او تقسیمبندی را با همسایگانش مورد بحث قرار داد تا در مورد مرزها توافق کنند.
مثال:
She discussed the applotment with her neighbors to agree on boundaries.
معنی فارسی کلمه applotment
:
عمل تقسیم زمین به قطعات یا بخشهای کوچکتر، به ویژه برای اهداف قانونی یا اقتصادی.