معنی فارسی applot
B2تقسیمبندی زمین یا محوطه به قطعات کوچکتر، معمولاً برای اهداف کشاورزی یا مدیریت.
To divide a piece of land into plots for agricultural or other purposes.
- VERB
example
معنی(example):
آنها تصمیم گرفتند تا مزرعه را برای مدیریت بهتر محصولات تقسیم کنند.
مثال:
They decided to applot the field for better crop management.
معنی(example):
کشاورز از نقشه استفاده کرد تا بخشهای مختلف زمین خود را تقسیم کند.
مثال:
The farmer used a map to applot the different sections of his land.
معنی فارسی کلمه applot
:
تقسیمبندی زمین یا محوطه به قطعات کوچکتر، معمولاً برای اهداف کشاورزی یا مدیریت.