معنی فارسی appositely

B1

به شکل مناسب، به طور صحیح و مربوط به موضوع استفاده شده است.

In a manner that is fitting or appropriate for the context.

example
معنی(example):

او از اصطلاحات به طور مناسب برای بیان ایده‌هایش استفاده کرد.

مثال:

She used the terms appositely to express her ideas.

معنی(example):

عبارات به طور مناسب در زمینه استدلال قرار دارند.

مثال:

The phrases fit together appositely in the context of the argument.

معنی فارسی کلمه appositely

: معنی appositely به فارسی

به شکل مناسب، به طور صحیح و مربوط به موضوع استفاده شده است.