معنی فارسی apprehendable

B1

قابل دستگیری، واژه‌ای است برای توصیف وضعیتی که کسی یا چیزی قابل شناسایی و دستگیری است.

Able to be apprehended or captured.

example
معنی(example):

پلیس به دلیل ردپای واضح، قادر به دستگیری دزد بود.

مثال:

The thief was apprehendable by the police due to his obvious tracks.

معنی(example):

با شواهد صحیح، یک مظنون می‌تواند قابل دستگیری شود.

مثال:

With the right evidence, a suspect can become apprehendable.

معنی فارسی کلمه apprehendable

: معنی apprehendable به فارسی

قابل دستگیری، واژه‌ای است برای توصیف وضعیتی که کسی یا چیزی قابل شناسایی و دستگیری است.