معنی فارسی approbator

B2

شخصی که تأیید یا تحسین می‌کند.

A person who expresses approval or praise.

example
معنی(example):

به عنوان یک تأییدکننده، او نقش حیاتی در کمیته داشت.

مثال:

As an approbator, she played a vital role in the committee.

معنی(example):

تأییدکننده باید مورد احترام باشد تا ارزیابی‌های عادلانه انجام شوند.

مثال:

The approbator must be respected to ensure fair evaluations.

معنی فارسی کلمه approbator

: معنی approbator به فارسی

شخصی که تأیید یا تحسین می‌کند.