معنی فارسی appulse

B1

نزدیکی یا تماس دو شیء در فضا.

The proximity or contact of two objects in space.

example
معنی(example):

نزدیکی دو جسم تأثیر قابل توجهی ایجاد کرد.

مثال:

The appulse of two bodies created a noticeable effect.

معنی(example):

در نجوم، نزدیکی سیارات قابل مشاهده است.

مثال:

In astronomy, the appulse of planets can be observed.

معنی فارسی کلمه appulse

: معنی appulse به فارسی

نزدیکی یا تماس دو شیء در فضا.