معنی فارسی aprioristically
B2به صورت پیشینی، اشاره به رویکردی دارد که از پیشفرضها و مفروضات قبلی برای تحلیل موضوع استفاده میکند.
In a way that is based on theoretical deduction rather than empirical observation.
- ADVERB
example
معنی(example):
دانشمند به مشکل به صورت پیشینی نزدیک شد و از نظریههای موجود استفاده کرد.
مثال:
The scientist approached the problem aprioristically, using existing theories.
معنی(example):
او به صورت پیشینی تصمیم خود را بدون در نظر گرفتن شواهد جدید گرفت.
مثال:
She made her decision aprioristically without considering new evidence.
معنی فارسی کلمه aprioristically
:
به صورت پیشینی، اشاره به رویکردی دارد که از پیشفرضها و مفروضات قبلی برای تحلیل موضوع استفاده میکند.