معنی فارسی apropos of nothing

B2

این عبارت به معنای مربوط نبودن یا بی‌دلیل بودن در یک وضعیت یا بحث است.

Without any special connection; without a relevant context.

example
معنی(example):

او جوکی را به‌طور بی‌دلیل گفت تا جو را سبک کند.

مثال:

He made a joke apropos of nothing to lighten the mood.

معنی(example):

او به‌طور بی‌دلیل موضوع را به طور ناگهانی تغییر داد.

مثال:

She suddenly changed the topic apropos of nothing.

معنی فارسی کلمه apropos of nothing

: معنی apropos of nothing به فارسی

این عبارت به معنای مربوط نبودن یا بی‌دلیل بودن در یک وضعیت یا بحث است.